کنترلرهای PID
یکی از وسایلی اصلی در ساخت سیستم کنترل و فرمان کوره، ترموستات یا کنترلر است. ترموستات وسیله ای است که میتواند دمای یک سیستم را به نحوی تنظیم نماید تا همیشه نزدیک به دمای مورد نیاز ما باقی بماند. ترموستات عمل تنظیم دما را با روشن یا خاموش نمودن سیستم گرمایش یا سرمایش انجام میدهد. ترموستات ها با روش های مختلف و با استفاده از حسگرهای متنوعی ساخته می شوند.
کنترلرها از نظر کارآئی و قابلیت برنامهریزی، آنالوگ یا دیجیتال بودن، تعداد ورودی و خروجی، مکانیزم کنترل مکانیکی یا الکتریکی (PID یا PLC])، بودن انواع مختلفی دارند. سیستمهای PLC بسیار دقیقتر از کنترلهای PID عمل میکنند ولی قیمت نهایی آنها 5-6 برابر کنترلر PID است. کنترلر PID با در نظر گرفتن پارامترهائي نظير نسبت تغييرات نقطه تنظيم با مقدار فعلي پروسه با فاکتورهائي نظير شدت تغييرات ناگهاني و ميزان تغييرات نسبت به زمان ميتواند، کنترلي پيشرفته خصوصا در پروسههاي دمائي که استفاده از کنترلرهاي ساده باعث ايجاد نوسان دائمي دما ميشود را ايجاد کند. الگوريتم PID در ميان همه ي الگوريتم هاي مطرح شده در علم كنترل، بيشتر جنبه صنعتي به خود گرفته است. به خصوص در زمينه كنترل دما از همه مناسبتر به نظر ميرسد. در اينجا براي بررسي بهتر، بحث را به چند قسمت تقسيم میکنیم.
بر خلاف الگوريتم هاي ساده، الگوريتم PID اين قابليت را دارد كه با توجه به رفتار سيستم در گذشته و موقيت فعلي و همچنين با توجه به احتماخ رخداد خطا در آينده يك روش كنترلي را پياده كند. روش كار بدين صورت است كه بوسيله يك سنسور (ترموکوپل) موقيت فعلي دما بدست ميآيد و بوسيله تفريق اين موقيت از موقيت مطلوب، خطاي سيستم محاسبه ميگردد.
اين خطا جهت محاسبه سه مقدار استفاده ميشود. مقدار اول كه در واقع سازنده ي قسمت Proportional سيستم است و بيانگر ميزان اثر پذيري خروجي سيستم از موقيت و خطاي فعلي است. مقدار دوم (Integration) سيستم، بيانگر ميزان اثر پذيري سيستم از جمع خطاهايي است كه سيستم در گذشته داشته است و به همین ترتیب مقدار سوم كه سازنده قسمتDerivative سيستم است و بيانگر ميزان اثر پذيري سيستم از احتمال خطايي است كه سيستم در آينده خواهد داشت. جهت درك بهتر اثر هركدام از اين سه قسمت در خروجي الگوريم، هر كدام را به طور جداگانه و با بدون در نظر گرفتن ساير قسمت ها بررسي ميكنیم.
1- قسمت Proportional:
قسمتP ، خروجي سيستم را به صورت نسبتي از خطاي سيستم تنظيم ميكند. يعني در واقع جهت اصلاح خطا آن را با نسبتي خاص در ورودي و در جهت اصلاح آن اعمال ميكند. انتخاب P هاي بزرگ سبب پاسخ سريع و بزرگ به سيستم ميگردد كه در اكثر موارد منجر به ناپايداري سيستم ميشود. انتخاب P ها كوچك زمان رسيدن به نقطه ي مطلوب را افزايش ميدهد.
2- قسمت Integral:
بخش انتگرالگير سيستم، حاصل جمع تعدادي از خطاهاي گذشته سيستم است. در واقع از زماني كه سيستم شروع به داشتن خطا ميكند. خطاهاي سيستم در اين بخش جمع ميشود و وقتي سيستم به موقيت مطلوب برد، دوباره اين بخش صفر ميگردد. غالبا استفاده از I تنها منجر به پاسخ هاي بسيار كند و گهگاه نوساني ميشود. به همين خاطر معمولا بخش P را با بخش I ترکيب كرده و كنترل كننده PI را بوجود ميآورند. تركيب اين دو پارامتر، به جواب تقريبا قابل قبولي منجر ميشود كه مي وان بخش هاي مختلف را با آن كنترل كرد.
3- قسمت Derivative:
بخشD ناشي از سرعت تغييرات خطا ميباشد. در حقيقت اين بخش بيانگر احتمال رخداد خطا در آينده است. اگر سرعت خطا زياد باشد اين بخش نيز بزرگ ميگردد. اين بخش بيشتر جهت پاسخ دهي به خطاهاي ناگهاني استفاده میشود و معمولا با PIيا P مورد استفاده قرار ميگيرد. عددهاي بزرگ D غالبا به ناپايداري سيستم منجر ميشود.